همه مردان نظامی متا نفوذ ساختاری ارتش آمریکا در شرکتهای فناوری به گزارش لینک بخر دات کام، شرکتهای بزرگ فناوری با برخورداری از منابع انسانی متخصص، زیرساخت های فناورانه پیشرفته و نفوذ گسترده در فضای دیجیتال به یکی از مؤلفه های کلیدی قدرت ملی ایالات متحده تبدیل گشته اند. به گزارش لینک بخر دات کام به نقل از مهر؛ در قرن بیست ویکم، فناوری به عاملی تعیین کننده در بازآرایی ساختارهای کلان سیاسی، اقتصادی و امنیتی بدل شده است. دگرگونی هایی که ابتدا در سطوح زندگی روزمره، اقتصاد دیجیتال و ارتباطات اجتماعی پدیدار شدند، حالا بنیان های سنتی قدرت نظامی و امنیتی را هم متأثر ساخته اند. در چنین شرایطی، ارتش هایی که پیشتر بر قدرت انسانی، سخت افزارهای رزمی و سلسله مراتب فرماندهی استوار بودند، حالا ناچار هستند با منطق جنگ های داده محور، الگوریتمی و مبتنی بر هوش مصنوعی همگام شوند. در این بین، شرکتهای بزرگ فناوری با برخورداری از منابع انسانی متخصص، زیرساخت های فناورانه پیشرفته و نفوذ گسترده در فضای دیجیتال به یکی از مؤلفه های کلیدی قدرت ملی ایالات متحده تبدیل گشته اند. پیوستن رسمی مدیران ارشد این شرکت ها به ساختار نظامی ارتش آمریکا، نشانه ای نمادین و درعین حال عملی از تشکیل یک الگوی همگرایی نهادی میان قدرت نرم فناورانه و قدرت سخت نظامی است؛ الگویی که آینده امنیت ملی را در بستری کاملا متفاوت از گذشته رقم می زند. نوآوری «Detachment ۲۰۱»: پیوند فناوری و بخش نظامی در ژوئن ۲۰۲۵، چهار تن از مدیران ارشد شرکتهای بزرگ فناوری شامل «پالانتیر»، «متا»، «OpenAI» و «Thinking Machines»، با درجه سرهنگ دومی به ساختار ذخیره ارتش آمریکا پیوستند. این اقدام در چارچوب یگانی جدید تحت عنوان «Detachment ۲۰۱» و در چارچوب یک یگان متمرکز بر نوآوری انجام شد؛ واحدی که در قالب ابتکار «Army Transformation Initiative» و با هدف نوسازی فناورانه ساختار دفاعی ایالات متحده بوجود آمده است. نام و مأموریت این یگان حامل پیام روشنی از رویکرد ارتش ایالات متحده برای خلق منابع دانشی جدید در سطوح راهبردی است. 4 چهره ای که به این ساختار پیوسته اند عبارت اند از شایام سانکار، مدیر ارشد فناوری شرکت «پالانتیر»، اندرو بوسورث، مدیر ارشد فناوری شرکت «متا»، کوین ویل، مدیر ارشد محصولات «OpenAI» و اب مک گرو، مشاور شرکت «Thinking Machines». این افراد، بدون گذراندن دوره های کلاسیک نظامی، از مسیر ارزیابی تخصصی و با تأکید بر تجربه و دانش فناورانه خود به درجات رسمی ارتش ارتقا یافته اند؛ امری که به عقیده کارشناسان بازتاب دهنده تحول در معیارهای شایستگی در ارتش مدرن آمریکا است. الگویی نوین برای تلفیق ظرفیتهای فناورانه بر خلاف مدل سنتی آموزش نظامی، طرح جذب در «Detachment ۲۰۱» بر مبنای آموزش های فشرده و حداقلی طراحی شده است. این آموزش ها شامل آشنایی مقدماتی با اصول نظامی گری، ساختار سازمانی ارتش، تیراندازی، آمادگی جسمانی پایه و قواعد انضباطی است. هدف این مدل، ادغام بدون مانع نیروهای متخصص فناوری در ساختار نظامی، بدون اختلال در فعالیت حرفه ای آنها در قسمت خصوصی است. همینطور اعضای این یگان موظف به عرضه حداقل ۱۲۰ ساعت خدمت فعال سالانه و حفظ سطح مشخصی از آمادگی جسمانی هستند. پیشتر این الگو برای تخصص هایی چون پزشکی، حقوق و مشاوره مذهبی به کار گرفته می شد، اما گسترش آن به حوزه فناوری نشان از تغییر بنیادین در نگرش ارتش نسبت به نقش تخصص های فناورانه در امنیت ملی دارد. مأموریت ها و نقش آفرینی در سطوح عملیاتی بر مبنای برآوردهای صورت گرفته، وظایف افسران عضو «Detachment ۲۰۱» بسیار فراتر از نقش های نمادین یا مشورتی صرف است. این افراد در طراحی، اجرا و ارزیابی پروژه هایی مشارکت می کنند که مستقیماً بر توانایی عملیاتی ارتش آمریکا تاثیر می گذارند. همچون حوزه های اصلی مأموریت آنها میتوان به طراحی الگوریتم های شناسایی خودکار تهدیدات در میدان نبرد، توسعه تصمیم یارهای هوشمند برای فرماندهان میدانی با قابلیت پردازش بلادرنگ داده های عملیاتی و ساخت سامانه های آموزشی تطبیقی اشاره نمود که می توانند بسته به قابلیتهای فردی هر نیرو، منجر به طراحی و اجرای سناریوهای آموزشی ویژه ای شوند. همینطور این متخصصان در پروژه هایی مانند طراحی ابزارهای پوشیدنی برای پایش لحظه ای سلامت جسمی و روانی نیروها و بهینه سازی زنجیره تأمین لجستیکی بر پایه فناوری های یادگیری ماشین و اینترنت اشیا هم نقش آفرینی می کنند. ارتقا بهره وری عملیات پشتیبانی و کاهش زمان واکنش در پشتیبانی میدانی، از اهداف کلیدی این مأموریت ها محسوب می شود. بدین ترتیب، با اجرای طرح جدید، فناوری از یک نقش پشتیبان صرف، به یک رکن اصلی در طراحی، فرماندهی و اجرای عملیات نظامی ارتقا یافته است. به منظور حفظ شفافیت و پیش گیری از تضاد منافع، ارتش ایالات متحده همینطور چارچوب های حقوقی، مقررات اخلاقی و مکانیزم های نظارتی دقیقی را برای حضور این افراد درنظر گرفته است. این چارچوب ها شامل محدودیت های شغلی، نظارت بر منافع بالقوه و تفکیک کامل نقش نظامی از مسئولیت های شرکتی می شود. در نتیجه، ضمن بهره برداری مؤثر از تخصص های فناوری، استقلال تصمیم گیری نظامی و رعایت منافع ملی در رأس اولویت ها باقی می ماند. روند نهادینه سازی فناوری در ساختار دفاعی تحلیل گران امنیتی براین باورند که این تحول نه تنها یک تغییر سازمانی، بلکه بخشی از چرخشی عمیق در راهبرد کلان دفاعی ایالات متحده است؛ راهبردی که از منطق «واکنش پسینی» در مقابل تهدیدات، به سمت «آماده سازی پیشینی» برای مواجهه با بحران های محتمل آینده سوق یافته است. بعبارت دیگر، به جای آن که ارتش آمریکا صرفا در زمان بروز درگیری ها به دنبال نوآوری و اصلاح ساختار باشد، حالا درحال پی ریزی زیرساخت هایی است که از پیش، آمادگی فناورانه و عملیاتی را در رویارویی با سناریوهای نظامی نوین تضمین کنند. این موارد، در مناطق حساسی همچون اروپا، با تمرکز بر بحران اکراین، غرب آسیا، در سایه مواجهه جمهوری اسلامی ایران با تجاوز رژیم صهیونیستی و شرق آسیا، با تمرکز بر تنش های فزاینده با چین بر سر تایوان، جلوه های گوناگونی به خود گرفته اند. در این چارچوب، ارتش ایالات متحده با درک لزوم تحول بنیادین، از تمرکز صرف بر زرادخانه های سنتی و تجهیزات کلاسیک فاصله گرفته و به سمت طراحی و نهادینه سازی ساختارهایی مبتنی بر تکنولوژی های پیشرفته حرکت کرده است؛ ساختارهایی که از سامانه های فرماندهی بلادرنگ، شبکه های مبتنی بر هوش مصنوعی، تحلیل کلان داده ها و قابلیتهای محاسباتی بالا بهره می گیرند. به زعم برخی متخصصان، این دگرگونی، صرفا به معنای افزودن یک لایه فناوری بر ساختار موجود نیست، بلکه بازتعریفی عمیق از چیستی قدرت نظامی در عصر جدید شمرده می شود. بر همین اساس، فناوری در راهبرد دفاعی ایالات متحده، دیگر تنها نقش پشتیبان را ایفا نمی کند؛ بلکه بعنوان یک مؤلفه مرکزی و تعیین کننده در تحقق برتری رزمی تلقی می شود. در نبردهای نوین، آنچه برتری میدانی را تعیین می کند نه فقط قدرت آتش، بلکه سرعت تحلیل داده، دقت تشخیص تهدید، انعطاف پذیری سامانه های واکنش سریع، و توانایی ادغام هوش انسانی و ماشینی در فرآیند تصمیم سازی است. الگوریتم ها، داده های بلادرنگ و زیرساخت های محاسباتی به عناصر راهبردی نبردها تبدیل گشته اند؛ مؤلفه هایی که هرچه سریعتر در ساختار دفاعی ادغام شوند، مزیت رقابتی بالاتری را برای ارتش در صحنه جهانی تضمین خواهند کرد. سنت دیرپای همکاری بخش های نظامی و فناوری آمریکا سیلیکون ولی، باآنکه امروز بعنوان نماد نوآوری تجاری و خاستگاه شرکتهای پیشرو در حوزه فناوری شناخته می شود، اما در واقع ریشه های عمیقی در همکاریهای نظامی امنیتی ایالات متحده دارد. این منطقه از همان ابتدای تشکیل خود در دوران جنگ جهانی دوم و سپس در سالهای جنگ سرد، با پشتیبانی مالی و راهبردی وزارت دفاع آمریکا و نهادهایی نظیر آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (DARPA) رشد یافت. خیلی از فناوری هایی که امروزه ستون فقرات دنیای دیجیتال را شکل می دهند، از دل پروژه های دفاعی متولد شده اند؛ مواردی که میتوان همچون آنها به اینترنت، سیستم موقعیت یاب جهانی، فناوری های پیشرفته رمزنگاری، ریزپردازنده ها، هوش مصنوعی و سیستم های شناسایی تهدیدات اشاره نمود. همکاری دانشگاه هایی چون استنفورد با موسسات نظامی و همینطور سرمایه گذاری مستقیم پنتاگون در شرکتهای نوپا، زمینه ساز پیدایش اکوسیستم منحصربه فردی شد که مرز میان توسعه فناوری غیرنظامی و نظامی در آن از ابتدا در هم تنیده بود. در این چارچوب، میتوان ساختارهایی چون «Detachment ۲۰۱» را نه بعنوان یک نوآوری صرف، بلکه به مثابه احیای مدرن یک سنت قدیمی دانست؛ سنتی که حالا با نگاهی نوین و با محوریت منطق جنگ های شناختی، الگوریتمی و مبتنی بر داده تعریف مجدد شده است. این دفعه، تمرکز نه فقط بر تولید ابزار، بلکه بر بازآفرینی ساختارهای تصمیم گیری نظامی، تسریع چرخه فرماندهی و ادغام معماری دیجیتال در بطن عملیات های میدانی است؛ مسیری که ارتش آمریکا را در رویارویی با تهدیدات پیچیده قرن جدید، مسلح به قابلیت هایی فراتر از تسلیحات متعارف می سازد. جمع بندی و چشم انداز در نهایت انگار پیوستن مدیران ارشد فناوری به ساختار رسمی ارتش آمریکا، صرف نظر از انگیزه های فردی آنها، در بستر یک روند کلان و ساختاری قابل تفسیر است. ارتش ایالات متحده با درک عمیق از تحولات ژئوپلیتیکی و انقلاب فناوری، به جای آن که در رویارویی با بحران ها دست به واکنش بزند، درحال ساختن ظرفیتی درون زا برای مدیریت آینده است. این روند می تواند به الگویی جهانی برای ارتش هایی بدل شود که با تهاجمات سایبری، نبردهای اطلاعاتی و جنگ های الگوریتمی روبه رو هستند. در جهانی که مرزهای سنتی جنگ و صلح، سخت افزار و نرم افزار، دولت و شرکت فناوری درحال تداخل هستند، همگرایی نهادی میان ارتش و نخبگان فناوری نه تنها گریزناپذیر، بلکه شرط بقا در نظم امنیتی جدید جهان به شمار می آید. منبع: لینك بخر دات كام 1404/04/17 14:31:44 5.0 / 5 19 تگهای خبر: آموزش , اینترنت , تكنولوژی , دیجیتال این مطلب را می پسندید؟ (1) (0) تازه ترین مطالب مرتبط ضعف و قوت شبکه ملی اطلاعات در جنگ اخیر فرماندهی سایبری باید تقویت شود تکذیب هماهنگی زیرساخت برای دریافت فهرست سفید اینترنت دیپلماسی فرهنگی می تواند به شکستن تحریم کمک نماید چالش ها متوقفمان نکرد فراخوان شناسایی شرکتهای فعال در حوزه عرضه خدمات به زائرین اربعین نظرات بینندگان در مورد این مطلب نظر شما در مورد این مطلب نام: ایمیل: نظر: سوال: = ۲ بعلاوه ۳